سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ |۱۷ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 19, 2024
تصاویر/ اولین نشست تخصصی بانوان با موضوع عفاف وحجاب

حوزه/ به گفته معاون ترویج و همکاری‌های علمی پژوهشکده زن و خانواده فمینیست‌ها هژمونی منفی‌ای برای فرهنگ قائل هستند و هر فرهنگی به جز فرهنگ لیبرالی را ضدزن می‌دانند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، زهرا داورپناه در ادامه سلسله وبینارهای تخصصی «بررسی فمینیسم در ایران و جهان؛ از مبانی تا جریان‌شناسی» که با موضوع «گره‌ها در منازعات چندفرهنگی‌گرایی و فمینیسم با تأکید بر زن مسلمان» که توسط پایگاه خبری تحلیلی مفتاح و پژوهشکده زن و خانواده برگزار شد، با اشاره به اینکه به اعتقاد اوکین وقتی به حقوق اقلیت ها اولویت داده شود از اولویت حقوق زنان به ناچار مجبور به کوتاه آمدن هستیم، اظهار کرد: در مقابل چندفرهنگی گراها معتقد هستند که می‌شود آشتی هایی بین این دو برقرار کرد.

معاون ترویج و همکاری های علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه تصور غلطی در مورد لیبرالیسم وجود دارد تصور کلاسیک و سنتی از لیبرالیسم است، افزود: اینکه دولت باید تنها پاسبان شب باشد، هیچ دخالتی در انتخاب های مردم نکند و تنها کارش حفاظت در انتخابهای مردم است، اما این تصور درست نیست و هرچه که جامعه لیبرالی پیش رفت دیدیدم که دولت فرای این مسائل نقش هایی دارد و تنها نگهبان اصل ضرر نیست.

وی ادامه داد: اوکین معتقد است که تصویری که چندفرهنگی گراها از دولت لیبرال ارائه میدهد یک تصویر بی کفایت است، دولت موظف است از مرزهای سیاسی جامعه و ارزش های لیبرالی دفاع کند و ما نمیتوانیم همه انتخابها را بپذیریم و بگوییم همه آزاد هستند، در مقابل چندفرهنگی گراها معتقد هستند که فمینیست ها به خاطر فهم اشتباه و صفرویکی از نسبت جنسیت و فرهنگ دولت را وادار به دخالت میکنند در صورتی که اگر فهم درست تری از نسبت دین و فرهنگ داشتند به این سمت میرفتند که به افراد و گروه ها آزاد باشند.

داورپناه با بیان اینکه دو نظر متفاوت در مورد قابلیت اسلام و سازگاری فرهنگ غربی دو نظر متفاوت وجود دارد، خاطرنشان کرد: چندفرهنگی گراها کلا نسبت به فرهنگ ها نظر مثبتی دارند و معقتد هستند که فرهنگ ها عرصه شکوفایی افراد هستند ولی فمینیست ها معتقد هستند که اسلام خیلی قابلیت سازگاری با فرهنگ غربی ندارد و به دو تجربه استناد میکنند، درگذشته مسلمانان غالبا محافظه کار، سنتی، واپسگرا و مرتجع بوده اند و الان هم فعالیت های بنیادگرایی دارند و علاوه برآن تروریست شده اند و کنششان هم دردسرهایی ایجاد میکند.

معاون ترویج و همکاری های علمی پژوهشکده زن و خانواده افزود: تمایز بین محافظت های درونی و بیرونی و مسئله حق خروج است، چند فرهنگی گراها معتقد هستند که حقوق اقلیت‌ها و حقوق زنان را میشود سازگار کرد به این ترتیب که ما در پی حمایت بیرونی از اقلیت ها هستیم به این معنا که در یک جامعه لیبرالی مانند اکثریت بقا پیدا کند و به رسمت شناخته شود ولی محافظت های درونی ای هم باید برنامه ریزی شود که افراد در این اقلیت ها هم مورد ظلم قرار نگیرد، یعنی نباید اقلیت دولتی در دولت لیبرال باشد بلکه تنها باید با آنها بسازیم.

نگاه صفر و صدی فمینیست‌ها به فرهنگ

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به حق خروج از گروه به عنوان یکی دیگر از راهکارهای چندفرهنگی گرایان، ادامه داد: به این معنی که دولت لیبرال به جای اینکه دخالت کند کار بهتر این است که هم مانع محدودیت های درونی شود و محافظت درونی به اقلیت بدهد و هم حق خروج از گروه را برای افراد تضمین کند که البته خیلی انتزاعی است.

وی با بیان اینکه هم فمینیست ها و هم چندفرهنگی گرایان برای فرهنگ یک هژمونی قائل هستند افزود: فمینیست ها این را منفی و چندفرهنگی گراها مثبت تعبیر میکنند، فمینیست ها فرهنگ ها را به دو دسته لیبرالی و جز آن تقسیم میکنند و معتقد هستند که هر فرهنگی به جز فرهنگ لیبرالی ضدزن است. چندفرهنگی گراها در مقابل خیلی نظر مثبتی به فرهنگ قائل هستند و معتقد هستند که افراد در فرهنگ می بالند، هویتشان را پیدا میکنند و خیرات را تشخصی می دهند و هر دوی اینها درست نیست.

وی ادامه داد: یک مسئله‌ای که وجود دارد این است که ما به راحتی نمی‌توانیم فرهنگ را از عمل آزادانه و اختیاری تشخیص بدهیم، در رفتارها و رویکردهایی که فمینیست ها دارند با فرهنگ بسیار سوگیری دیده میشود، قانون طلاق و بسیاری از قواعد شریعت اسرائیل و یهود با اسلام شباهت دارد اما فمینیست ها با قواعد شریعت یهود مشکلی ندارند اما به شدت به قواعد در کشورهای اسلامی می تازند و این نشاندهنده این است که خیلی تعاملشان با فرهنگ ها با بی طرفی علمی نیست و دقیقا همین رفتار هم فرهنگی است.

داورپناه با بیان اینکه اساسا نباید در مورد فرهنگ رویکرد  صفر و یکی داشته باشیم، خاطرنشان کرد: وقتی به یک موضوع در فرهنگ غربی مشکلی داریم توصیه به تعویض فرهنگ نمیشود اما در فرهنگ اسلامی وقتی به یک موضوع انتقاد وجود دارد توصیه میشود که باید کل فرهنگ عوض شود و این مقبولیت ندارد.

نسبیت در داوری اخلاقی

معاون ترویج و همکاری های علمی پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به اینکه چندفرهنگی گراها با ارزش مثبت و کوری که به همه فرهنگ ها می دهند در داوری اخلاقی دچار نسبیت میشوند، عنوان کرد: بحث بعدی حقوق بشر است که مفهومی که از آن جا افتاده است به این معنی است که حقوق فرا فرهنگی است و صرف نظر از هر چیزی به همه انسان ها تعلق میگیرد، طبق این حقوق نگهبان ها و نهادهایی وجود دارد و انقدر پرتکرار شده است که به گفتگوهایی عامیانه هم راه پیدا کرده است اما این را که این حقوق را چه کسی مطرح کرده است را چندفرهنگی گرایان اعتقاد دارند که این حقوق به دلیل تسلط قهری و قدرت بیرونی جوامع غربی به عنوان یک حقیقت مطلق قبولانده شده است در حالی که نمیشود این ها را اینطور مطلق مطرح کرد.

وی با اشاره به فعالیت متفکران دیندار، اظهار داشت: این ها سعی میکنند روایت زنانه تر از ادیانشان ارائه بدهند، به این دلیل که مستندات فمینیستی روایت های خیلی مردسالار و خشونت آمیز از ادیان و دین اسلام است این کار را میکنند که نشان بدهند که دین اسلام و ادیان ما اینطور نیست و روایت هایی غیرمردسالار و حتی در گونه های افراطی زنانه ارائه میدهند.

داورپناه افزود: ادعای فمینیست ها که ادیان به دنبال کنترل جنسیت و بدن زنان هستند را زیر سوال می برند، معتقد هستند که ادیان در پی کنترل جنسیت و بدن هستند اما نه تنها بدن زنانه،‌مردان هم همین وضعیت را دارند،‌ دین مستلزم نوعی نظام بخشی و کنترل است و این منحصر به زنان نیست بلکه بدن مردان هم پر از احکام و ساختار در ادیان است.

معاون ترویج و همکاری های علمی پژوهشکده زن و خانواده ادامه داد: از طرفی تفسیر  این قواعد از نظر خود متعلقان به فرهنگ اسلامی هم خیلی با تفسیر فمینیست ها متفاوت است، یعنی حجاب که از نظر فمینیست ها سرکوب است اتفاقا از نظر بسیاری از زنان یک انضباط دهنده جهت محرم یا نامحرم است.

وی با تاکید بر اینکه در مورد تعدد زوجات هم ایراداتی به نظرات فمینیست ها وارد میکنند، خاطرنشان کرد: این ایراد از سمت برخی مطرح میشود که چطور دولت های لیبرالی به انواع و اقسام انتخاب جنسی افراد بها میدهند اما تعدد زوجات را یک انتخاب جنسی نمیداند و  آن را سرکوب می‌دانند، چطور همجنس گرایی محترم است اما تعدد زوجات را نمیتوان محترم دانست.

داورپناه با اشاره به گروه دیگری که معتقد هستند که باید از حقوق فرهنگی حمایت کنیم حرف دو طرف فمینیست ها و چندفرهنگری گراها را می پذیرند، افزود: این گروه معتقد هستند که باید حقوق فرهنگی را اطلاق بدیم به فرد و وقتی این اتفاق بیفتد هر فردی خودش اجازه دارد فضاهایی برایش فراهم شود، تمهیدات و قوانین خاص خودش را دارد که یکی از این حقوق حق عضویت گروهی فرد است.

معاون ترویج و همکاری های علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه گروه دیگر کسانی هستند که سعی میکنند نزاع را در زمینه لیبرالیسم حل کنند، تاکید کرد: تفاوت بین  لیبرالیسم فراگیر با لیبرالیسم سیاسی موضوعی است که این افراد مطرح میکنند، و معتقد هستند کسانی مانند اوکین لیبرالیسم را یک ساحت فراگیری درک میکند و معتقد است که لیبرالیسم باید از صفر تا صد ساحات زندگی را پوشش بدهد، به این ترتیب وقتی یکی از هدف های لیبرالیسم خودآیینی است  پس باید دولت لیبرالی هم صبر کند که همه خودآیینی شان حداکثر شود، در صورتی که لیبرالیسم سیاسی واقع گرا تر است و یک چارچوب سیاسی و کلی است که می پذیرد انسان ها و شهروندان حداقلی از اختلاف نظر را در مورد خیرات دارند و نمیتوانیم ایمان به لیبرالیسم را به همه  تزریق کنیم که یک طور فکر کنند.

وی ادامه داد: بر اساس پیشنهاد این گروه برای اینکه دولت وحد مبنایی داشته باشد ارزش های لیبرالی را مبنای کار خود قرار میدهد و همه شهروندان هم باید به عنوان ارزش سیاسی به ارزش های لیبرالی و تبعاتش قائل باشند اما در زندگی شخصی و حوزه متافیزیکی فکری خود اهمیتی ندارد که چطور فکر و رفتار میکنند.

داورپناه با بیان اینکه موضوع آشتی جویانه دیگر کار فمینیست های چندفرهنگی گراست،‌ تصریح کرد: این فمینیست ها بازخوانی های از خودآیینی داشتند و این خودآیینی را طوری تعریف کردند که حق جمع هم در آن دیده شود  و بسیاری از مفاهیم سنتی لیبرالی را بازخوانی فرهنگی و سازگار با هویت گروهی کردند.

نابرابری جنسی و دومینوهای نابرابری‌ها

معاون ترویج و همکاری های علمی پژوهشکده زن و خانواده با تاکید بر بخشی از نظرات این گروه که تقسیم جوامع به لیبرال و غیرلیبرال غلط است، خاطرنشان کرد: نباید فمینیست به رویکرد استعماری اش برگردد که فقط جامعه لیبرالی خوب و آزاد است و همه زن های دیگر محروم و سرکوب شده هستند. زن ها میتوانند عاملیت داشته باشند یا خودآیینی ارتباطی داشته باشند به این معنا که فرد بتواند خواسته هایش را در تعامل با گروه پیش ببرد یعنی در عین خودمختاری به دیگری هم فکر شود و اینها باعث شد ضمن بازخوانی مفاهیم مباحث هم آشتی داده شود.

وی با اشاره به اینکه از نظر اوکین هدف اصلی لیبرالیسم تضمین امکان برابر برای همه انسان ها در جهت تحقق یک زندگی خوب طبق برداشت خودشان از خوبی است، خاطرنشان کرد: لازمه این برابری، برابری جنسی، اقتصادی و اجتماعی است اما از نظر او اغلب جوامع دچار نابرابری جنسی است و این نابرابری ها با هم نسبت دارند، یعنی در اغلب جوامعی که زنان جایگاه پایین تری دارند از نظر اقتصادی و اجتماعی هم نابرابری دارند و اعتقادش این است که وقتی فمینیست روی نابرابری جنسی تمرکز میکند در عمل بسیاری دیگر از نابرابری های دیگر را هم حل میکنند.

داورپناه با بیان اینکه  وقتی حقوق زنان را افزایش می‌دهیم منجر به نابرابری جدیدی نمیشود، تاکید کرد: در صورتی که وقتی گروه‌ها را به رسمیت میشناسیم قدرت مردان دوباره تقویت میشود و یک نابرابری و ظلم جدید ایجاد میشود. چند فرهنگی گرایی موقعی ثواب است که فرد در جامعه لیبرال از خردسالی در معرض آموزش های عمومی قرار بگیرد و مجموعه متنوعی از فرهنگ ها، مذاهب، نگاه لیبرال و سکولار به او عرضه شود تا وقتی که بزرگ شود بگوییم که خودش انتخاب کرده است، در غیر این صورت انتخاب فرد در یک فرهنگ وجاهتی ندارد.

معاون ترویج و همکاری های علمی پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به اینکه بحث بین فمینیست ها و چندفرهنگ گرایی همچنان وجود دارد، خاطرنشان کرد: سیاست هویت، سیاست تایید و گرایش هایی که به سمت تفاوت و تنوع هستند همواره این مباحث را مطرح میکنند و فمینیست ها هم  از آنجایی که پروژه سیاسی هستند که همواره به سمت آزادتر کردن زنان در جهان بکوشند.

۳۱۳/۶۱پ

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha